|
|
تبلیغات
<-Text2->
چشمانت از اصالت این قهوه چیزتر
یعنی غلیظ تر، بله! یعنی غلیظ تر
سرد است، نبض ساعتم آهسته می زند
هر لحظه حال عقربه هایم مریض تر
من رفته ام! و در کلمات تو نیستم
تو رفته رفته در کلماتم عزیزتر...
چندی ست جمله های تو را فکر می کنم
تا طعم طعنه های تو را تند و تیزتر...؛
دیوانه نیستم! ولی این کار ساده ایست-
تا از کنایه های شما مستفیض تر...
ای دانه های تلخ زمان در تو حل شده!
فنجان چشم های مرا هی نریز تر
در مرگ من تو سرد و کفن پوش می رسی
نرم و سفید، توی لباسی تمیزتر
این بیت را به قصد وصیت نوشته ام؛
قبر مرا برای تو قدری عریض تر... مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید
|
|